سوینسوین، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 9 روز سن داره

(سوین) ناناز مامان و باباش

پدر خانواده

من سعيدم باباي سوين.سلام ميكنم به همه پدر و مادرا و به اونايي كه هنوز بچه دار نشدن ميگم بجنبيد كه داره دير ميشه.اينو واقعا ميگم.از زماني كه خدا اين موهبت الهي رو بهمون تقديم كرده زندگيمون خيلي عوض شده و پشيمونيم چرا زودتر بچه دار نشديم. من هميشه از خدا ميخواستم كه اولا يه فرزند صحيح و سالم و بعد يه دخمل ناناز بهمون بده كه خواسته ما رو بر آورده كرد.هميشه خدا رو شاكرم بخاطر اين نعمت بزرگ. من و مامانش كه خيلييييييييي دوسش داريم و خيلي آرزوها براش داريم.از مامانشم ممنونم كه هم شاغله هم كار خونه ميكنه و هم بچه داري. واقعا سخته. خدا همه كوچولو هاي شما رو حفظ و به اونايي كه ندارن يه فرزند صحيح و سالم بده.   ...
2 تير 1390

برای بابا

  دخترگلم امروز روز ٢٦ خرداد سال ٩٠ روز پدره،اول صبح یه اس ام اس از طرف دوتامون برای بابایی فرستادم .اولین سالیه که این روز را به عنوان روز پدر به باباجونیت تبریک گفتم .می خواستم بدونی که  بابا سعیدت بهترین بابای دنیا است عزیزکم ............................................................................ روز پدر رو به همه باباهای مهربون مخصوصأ بابای سوین جونم تبریک می گم.     ...
25 خرداد 1390

حرفهای مادرانه

به نام خالق دخترم و تمام نی نی های دنیا از آن روز زیبای زمستانی  که یک کاغذ کوچک خبر از شروع یک زندگی بزرگ را داد و منو همسر عزیزم فهمیدیم که زندگی عاشقانه مان به زودی ثمری زیبا به جای خواهد گذاشت تا آن روزهایی که گاهی با شیطنتهات مارو می ترساندی یا شاد می کردی و یا می خنداندی وتا این روزهاکه حضور زیبایت باعث گرمی بیشتر و بیشتر زندگی عاشقانه من و پدرت شده .... آن چیزی که بیش از پیش در کنار خود احساس می کنم ودر تمام لحظه ها بهش احتیاج دارم نامیست ، نوریست ، عشقیست به نام خدا دخترم م در منشور زندگی در پرتو طیفهای شادی و غم آنچه را که در کنار خود احساس می کنی و آنچه را که نیاز داری به آن متوسل شوی خدا بدان، و ...
22 خرداد 1390

اولین دندون

  دیشب خونه دوستم بودیم که متوجه شدیم  سوین خانم داره اولین دندونشو در اولین روز ورودش به هشت ماهگی در میاره .از خوشحالی  در پوست خودم نمی گنجیدم . سوین جونم عسل مامانی  مبارکت باشه گل من. ...
21 خرداد 1390